1 فصل
12 قسمت
روزی روزگاری یک شهر کوچک
هان جییول بهعنوان دامپزشک در سئول کار میکند. یک روز، از اطرافیان پدربزرگش تماسی دریافت میکند. به جزئیات اشارهای نمیشود، اما صدای او جدی به نظر میرسد. هان جییول تصمیم میگیرد به دهکده هدونگ، جایی که پدربزرگش زندگی میکند و یک درمانگاه حیوانات را اداره میکند، برود. در آنجا هان جییول با افسر پلیس آن جایونگ ملاقات میکند. معلوم میشود که پدربزرگ او در واقع در حال تور اروپا است. بر اساس یادداشتی که پدربزرگش به جا گذاشته، هان جییول باید به مدت نصف سال درمانگاه حیوانات پدربزرگش را در اختیار بگیرد، در حالی که پدربزرگش دور است. حتی زمانی که آن جایونگ در حال آماده شدن برای آزمون خود برای تبدیل شدن به یک افسر پلیس بود، او میخواست بهعنوان افسر پلیس در روستای هدونگ، جایی که در آن بزرگ شد، کار کند. او معمولاً اولین کسی است که ظاهر میشود و به ساکنان نیازمند کمک میکند. او به هان جییول کمک میکند تا مشکلات مربوط به زندگی روزمرهاش در روستا رسیدگی کند و آنها یک رابطه عاشقانه ایجاد میکنند.